ماه مبارک رمضان به پایان رسید همچون سایر چیزهای دنیا که رفتنی و زوال‌پذیرند، ما مسلمانان در این روزها باید خود را مورد محاسبه قرار دهیم و اوضاع و احوال خود را بازنگری کنیم، ببینیم که در ماه مبارک رمضان چه چیزهای یاد گرفتیم و چه چیزهای به ما اضافه و یا چه چیزهای از ما کم شد؟ آیا انتظاراتی که از منظر دین اسلام در ماه رمضان از ما می‌رفت برآورده کردیم یا نه؟ آیا قبل و بعد از رمضان ما مساوی است یا نه ماه رمضان تغییراتی در ما ایجاد کرده است؟ 

قبل از ورود به اصل مطلب که بحث از آموزه‌های رمضان و نقش رمضان در عملکرد ما است، باید به‌این سؤال اساسی پاسخ دهیم که از دیدگاه دین اسلام انتظار از ما در ماه رمضان چه‌ بود؟ برای یافتن پاسخ این پرسش به قرآن کریم مراجعه کرده و جواب را در کلام خدا جستجو می‌کنیم، خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: ‏

«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‏» ‏(بقره/183) اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! بر شما روزه واجب شده است، همانگونه كه بر كساني كه پيش از شما بوده‌اند واجب بوده است، تا باشد كه پرهيزگار شويد. با توجه به این آیه‌ی شریفه مشخص می‌شود که انتظار از ما درماه رمضان با تقوا شدن است و هدف از روزه گرفتن فعال نمودن استعداد تقوا در ما مسلمانان می‌باشد. همچنان که دکتر علی شریعتی می‌فرماید: تقوا دو نوع است: تقوای ستیز و تقوای پرهیز؛ ما مسلمانان باید بنگریم که در ماه رمضان با چه چیزهای ستیز و از چه چیزهای پرهیز کرده‌ایم و نقش رمضان در عملکرد ما چه‌ بوده است:

آموزه‌های رمضان

1) مراقبت خدا

شخص روزه‌دار همه‌ی اوقات و لحظات، آشکار و پنهان، خداوند را ناظر و رقیب بر تمامی ‌اعمال خود می‌دانست و از روزه‌ی خود محافظت می‌کرد و حتی در کمال تنهایی و اوج گرسنگی و تشنگی و موجود بودن آب گوارا از خوردن و نوشیدن پرهیز می‌کرد، چون با یقین می‌دانست که خداوند متعال در تمام لحظات ناظر و رقیب اعمال انسان است. و شاید بر مبنا است که در حدیث قدسی از ابوهريره ـ - (رضي الله عنه) - ـ روايت شده است که پيامبر(ص) فرمودند: «قال اللَّه عَزَّ وجلَّ: كُلُّ عملِ ابْنِ آدم لهُ إِلاَّ الصِّيام، فَإِنَّهُ لي وأَنَا أَجْزِي بِهِ.» خداوند عزوجل مي‌فرمايد: هر عملي از اعمال انسان براي خود او و به نفع خود اوست، جز روزه که آن براي من است و من پاداش آن‌را مي‌دهم و در روایتی از امام مسلم آمده است که: «كُلُّ عَملِ ابنِ آدَمَ يُضَاعفُ الحسَنَةُ بِعشْر أَمْثَالِهَا إِلى سَبْعِمِائة ضِعْفٍ. قال اللَّه تعالى: إِلاَّ الصَّوْمَ فَإِنَّهُ لِي وأَنا أَجْزي بِهِ: يدعُ شَهْوتَهُ وَطَعامَهُ مِنْ أَجْلي» هر عمل از اعمال انسان دو چندان و هر نيکي، ده برابر تا هفتصد برابر پاداش داده مي‌شود، خداوند ميفرمايد: جز روزه که آن، مال من است و به آن پاداش مي‌دهم، چون که روزه‌دار، آرزوهايش و خوراکش را به خاطر من ترک مي‌کند.

تمرین کردن یک ماه بر این احساس، نهال مراقبت و رقیب بودن خدا را در دل و درون انسان می‌کارد. خداوندی که در رمضان بر انسان رقیب است در غیر رمضان نیز رقیب است و تمام عالم محضر خداست و این حس باید انسان را از گناه و معصیت باز دارد و در هیچ حالی و در هیچ جایی خود را تنها نپندارد. ثمره‌ی رسوخ کردن این احساس در درون انسان، شجاعت است. چرا شجاعت؟! زیرا که انسان در هیچ حالی احساس تنهایی نمی‌کند و از غیر خدا ترسی ندارد. 

2) مالکیت خدا

شخص روزه‌دار در طول روز از تمام نعمتها و امکاناتی که در اختیار داشت دوری می‌کرد و تمام علاقه و اشتهای خود را نادیده می‌گرفت، فقط به این خاطر که دستور و فرمان خدا این چنین است. پس انسان روزه‌دار با این کارش اثبات نمود که خود و تمام مال و ثروت و امکانات و نعمتهایی که در اختیار دارد از آن خداست و مالک اصلی خداست و مالکیت انسان بر این نعمتها موقتی و امانتی است و تصرفات مالک موقت نباید برخلاف اهداف مالک اصلی باشد. بعد از رمضان هم مالکیت خدا زوال نمی‌یابد و در ملک او باید طبق دستور او تصرف کرد. ثمره‌ی رسوخ کردن این احساس در درون انسان اخلاص است. چرا اخلاص؟! زیرا که انسان مسلمان سعی می‌کند که تمام کردار، گفتار و پندارش در راستای جلب رضایت خدا و طبق امر و دستور خدا باشد.

3) پرهیز از محرمات

شخص روزه‌دار در رمضان توانست حتی از مباحات و چیزهای حلال اعم از خوردنیها و نوشیدنی‌ها و مباشرت جنسی با همسر دوری کند، پس به طریق اولی می‌تواند از حرامها و میوه‌های ممنوعه دوری و پرهیز کند. مداومت بر این روش انسان را با اراده و صبور بار می‌آورد و در ناملایمات زندگی زود خود را نمی‌بازد و در برابر تهدیدها و تطمیع‌ها زود گردن فرو نمی‌آورد و تسلیم نمی‌شود و در کسب معاش از راههای مشروع وارد می‌شود و از محرمات می‌پرهیزد.

4) شناسایی و شکر نعمت‌ها

مشهور است که می‌گویند: «تعرف الأشیاء بأضدادها» یعنی هر چیزی با ضدش شناخته می‌شود تا گرسنه نشوی قدر سیری را نمی‌دانی و تا تشنه نشوی قدر آب را نمی‌دانی. انسان روزه‌دار که در طول روز، گرسنه و تشنه، از خوراکها و نوشیدنیها به دور است، جایگاه و منزلت این نعمتها را کاملاً درک می‌کند و در هنگام افطار با قدرشناسی سر سفره‌ی افطار می‌نشیند و شکر این نعمتها را به جا می‌آورد.

عبدالله ابن عمر می‌گوید: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِذَا أَفْطَرَ قَالَ ذَهَبَ الظَّمَأُ وَابْتَلَّتْ الْعُرُوقُ وَثَبَتَ الْأَجْرُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»: پیامبر(ص) هنگام افطار می‌فر مود: تشنگی بر طرف شد و رگها سیراب شدند و ان شاءالله اجر و پاداش هم نوشته شد.« سنن أبي داود» 

 شکر نعمت به این معنی است که نیاز به آن را درک کنی و آن نعمت را در جای خود و به اندازه‌ی نیاز استفاده کنی و نیازمندان و محرومان را از آن نعمتها بهره‌مند کنی.

از ابوهريره – (رضي الله عنه) – روايت شده است که پيامبر (صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم) فرمودند: «بَيْنمَا رَجُلٌ يَمْشِي بطَريقٍ اشْتَدَّ علَيْهِ الْعَطشُ، فَوجد بِئراً فَنزَلَ فيها فَشَربَ، ثُمَّ خرج فإِذا كلْبٌ يلهثُ يَأْكُلُ الثَّرَى مِنَ الْعَطَشِ، فقال الرَّجُلُ: لَقَدْ بلَغَ هَذَا الْكَلْبُ مِنَ العطشِ مِثْلَ الَّذِي كَانَ قَدْ بَلَغَ مِنِّي، فَنَزَلَ الْبِئْرَ فَملأَ خُفَّه مَاءً ثُمَّ أَمْسَكَه بِفيهِ، حتَّى رقِيَ فَسَقَى الْكَلْبَ، فَشَكَرَ اللَّهُ لَه فَغَفَرَ لَه. قَالُوا: يا رسولَ اللَّه إِنَّ لَنَا في الْبَهَائِم أَجْراً؟ فَقَالَ: "في كُلِّ كَبِدٍ رَطْبةٍ أَجْرٌ» (متفقٌ عليه) وفي رواية للبخاري: «فَشَكَر اللَّه لهُ فَغَفَرَ لَه، فَأدْخَلَه الْجنَّةَ»؛ «مردي از راهي مي‌گذشت و تشنگي سختي به او دست داده بود، آنجا چاهي يافت، به داخل چاه رفت و آب نوشيد و بيرون آمد، ناگهان متوجه سگي شد که از شدت تشنگي زبان از دهان بيرون آورده و خاک مي‌خورد؛ (با خود) گفت: اين سگ هم مثل من تشنه شده، دوباره در چاه رفت و موزهاش (کفش يا جوراب سفر) را از آب پر کرد و با دهان گرفت و از چاه بالا آمد و سگ را سيراب کرد، خدا از او خشنود شد و او را آمرزيد، اصحاب گفتند: اي رسول خدا! آيا در نيکي با حيوانات اجر و پاداشي وجود دارد؟ فرمودند: در سيراب کردن هر موجود زنده‌اي، اجر و پاداشي مي‌باشد.» و در روايتي ديگر از بخاري آمده است: «... پس خداوند او را پاداش داد و آمرزيد و به بهشت داخل نمود.» این مرد با توجه به اینکه خود دچار تشنگی شده بود، تشنگی سگ را درک کرد، و بهترین و مناسبترین نوع شکر برای آن موقع را، که سیراب نمودن آن حیوان نیازمند بود، به جا آورد.

5) غلبه بر شیطان

با توجه به فرمایشات گهربار رسول اکرم (ص) شیاطین در ماه رمضان در غل و زنجیرند، همچنان که از ابو هريره (رضي الله عنه) روايت است که: رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود:«إِذا جَاءَ رَمَضَانُ، فُتِّحَتْ أَبْوَابُ الجنَّةِ، وغُلِّقَت أَبْوَابُ النَّارِ، وصُفِّدتِ الشياطِينُ» (متفقٌ عليه) چون رمضان آيد، درهاي بهشت باز شده و درهاي دوزخ بسته شده و شياطين به زنجير کشيده مي شوند. آثار به زنجیر کشیده شدن شیاطین در ماه رمضان به عیان مشاهده می‌گردد زیرا که در این ماه عبادات و کارهای نیکو و پرهیز از کارهای بد بیشتر از سایر ماههای سال انجام می‌گیرد. ناگفته نماند زنجیر شدن شیاطین به این معنی نیست که کاملاً از فعالیت و گمراه کردن انسانها باز می‌ایستند بلکه به این معنی است فعالیت شیاطین برای گمراه نمودن انسانها کمتر می‌شود و ثواب و پاداش کردار نیک بیشتر می‌شود در نتیجه مثل آنست که شیاطین در غل و زنجیر باشند صد البته کسی که دستش در زنجیر با گردنش آویزان است می‌تواند با گفتار و نظردادن و بسیاری از کارهای دیگر فعالیت کند.

خداوند متعال شیاطین را زنجیر می‌کند تا مسلمانان بتوانند آنان را مغلوب کنند و نقاط ضعفشان را به دست آورند و بعد از آنکه از غل و زنجیر باز شدند، باز هم انسانها بتوانند با توجه به نقاط ضعفشان بر آنان غلبه کنند. کسی که توانسته یک ماه تمام بر یک حریف نیرومند غلبه کند و او را زمین بکوبد و اندامهای سالم او را بشکند، باید دیگر از او هراسی به دل راه ندهد و با روحیه‌ای قوی به میدان مبارزه‌ی او برود و او را دوباره شکست دهد.

6) محافظت از زبان

در احادیث وراد شده که معاذ گفت يا رسول الله صلي الله عليه وسلم از عملي با خبرم کن که مرا به بهشت داخل نموده و از دوزخ دور کند! پیامبر (ص) او را راهنمایی می‌کند. سپس می‌فرماید: «ألا أُخْبِرُكَ بِمِلاكِ ذلكَ كله؟ قُلْتُ: بَلى يا رسُولَ اللَّهِ. فَأَخذَ بِلِسَانِهِ قالَ: كُفَّ علَيْكَ هذا قُلْتُ: يا رسُولَ اللَّهِ وإنَّا لمُؤَاخَذون بمَا نَتَكلَّمُ بِهِ؟ فقَال: ثَكِلتْكَ أُمُّكَ، وهَلْ يَكُبُّ النَّاسَ في النَّارِ على وَجُوهِهِم إلاَّ حصَائِدُ ألْسِنَتِهِمْ؟» (رواه الترمذي وقال: حدِيثٌ حسنٌ صحيحٌ) سپس فرمودند: آيا تو را از اساس تمام اينها آگاه کنم؟ گفتم: بله، اي رسول خدا! زبانش را گرفت و فرمودند: خود را از اين حفظ کن، گفتم: اي رسول خدا! آيا مگر ما در برابر آنچه تکلم مي‌کنيم، بازخواست مي‌شويم؟ فرمودند: مادرت به عزایت بنشيند! مگر جز محصولات زبان، چيزي ديگر مردم را بر صورتهايشان به داخل آتش مي‌اندازد؟!

 با توجه به این حدیث شریف نبوی بزرگترین چیزی که انسان را به آتش دوزخ می‌اندازد محصولات زبان است. شخص روزه‌دار برای اینکه مرتکب گناه نشود و ثواب روزه و عباداتش کم نشود سعی می‌کند در حد توان زبان خود را محفوظ دارد. چون او به خوبی می‌داند که پیامبر(ص) فرموده است: «مَنْ لَمْ يَدعْ قَوْلَ الزُّورِ والعمَلَ بِهِ فلَيْسَ للَّهِ حَاجةٌ في أَنْ يَدَعَ طَعامَهُ وشَرَابهُ» (رواه البخاري) یعنی«هركس كه دروغگويي و عمل به مقتضاي آن را ترك نكند، خداوند نيازي ندارد كه او خوردن و نوشيدن را ترك كند.» کسی که یک ماه بر این کردار نیک تمرین و ممارست نموده، نشانگر این است که می‌تواند در تمام سال زبانش را حفظ کند، چون همگی به خوبی می‌دانیم که تمرین کردن برای خوب یاد گرفتن است. اگر شخص روزه‌دار بعد از رمضان باز هم این تمرین‌ها را ادامه دهد این کردارهای نیک به صفات اخلاقی تبدیل می‌شود.

7) ملازمت نمازهای جماعت

انسان مسلمان در ماه رمضان سعی می‌کرد که نمازهایش را با جماعت اقامه کند نه تنها نمازهای واجب بلکه قسمتی از نمازهای سنت همچون نماز تراویح را نیز به جماعت اقامه می‌کرد. این همراهی کردن مسلمانان روحیه‌ی اجتماعی بودن و احساس مسؤولیت کردن در قبال جامعه را در انسان می‌رویاند. این ارتباط دسته‌جمعی با خدا روحیه‌ی کمک و تعاون در سایر کارهای نیک را نیز در انسان به وجود می‌آورد و بر این اساس کمک به فقرا و نیازمندان و صدقه و زکات و در سر لوحه‌ی کار شخص روزه‌دار قرار دارد. و مسلمان نباید بگذارد که بعد از رمضان ریشه‌ی این نهالی که در رمضان کاشته است، بخشکد.

8) شب‌بیداری و سحرخیزی 

یکی دیگر از چیزهای که شخص روزه‌دار در رمضان بر آن تمرین کرد شب‌بیداری و سحرخیزی بود، بر طبق سنت پیامبر بزرگترین نماز بعد از فرائض پنجگانه، قیام شب و صلاةاللیل می‌باشد همچنانکه می‌فرماید: أَفْضَلُ الصَّلَاةِ بَعْدَ الصَّلَاةِ الْمَكْتُوبَةِ الصَّلَاةُ فِي جَوْفِ اللَّيْلِ صحيح مسلم - (6 / 64) بهترين و بالاترين نماز، نماز شخص در جز فريضه، نمازيست که در دل شب مي گزارد.

و سحرخیزی و استغفار در موقع سحر در قرآن کریم مورد ستایش قرار گرفته است و به عنوان صفات متقین معرفی شده است همچنان که در سوره‌ی ذاریات می‌فرماید: إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ آخِذِينَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِينَ كَانُوا قَلِيلاً مِّنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ‏(ذاریات/ 15-19) پرهيزگاران در ميان باغهاي بهشت و چشمه‌ساران خواهند بود. دريافت مي‌دارند چيزهائي را كه پروردگارشان بديشان مرحمت فرموده باشد. چرا كه آنان پيش از آن (در سراي جهان) از زمره نيكوكاران بوده‌اند. آنان اندكي از شب مي‌خفتند. و در سحرگاهان درخواست آمرزش مي‌كردند. در اموال و دارائيشان حقي و سهمي (جز زكات) براي گدايان و بينوايان تهي‌دست بود. ‏و حتی موقع سحر به عنوان وقت نجات قوم لوط و موسی معرفی شده است همچنانکه می‌فرماید: إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ حَاصِباً إِلَّا آلَ لُوطٍ نَّجَّيْنَاهُم بِسَحَرٍ ‏(قمر/34) ما بر آنان تندبادي كه ريگها را به حركت در مي‌آورد گماشتيم (و همگان را هلاك ساختيم) جز خاندان و پيروان لوط را كه ما سحرگاهان ايشان را نجات داديم (و از آن سرزمين بلازده رهائيشان بخشيديم). ‏انس (رض) از پیامبر (ص) روایت می‌کند که فرمود: "تَسَحَّرُوا فَإِنَّ في السُّحُورِ بَركَةً" متفقٌ عليه. "براي سحر بيدار شويد و سحري بخوريد؛ زيرا در سحري خوردن، برکت است. شخص روزه‌دار در ماه رمضان به بهانه‌ی سحری خوردن هم باشد یک ماه سحر خیزی را تمرین نموده وحتی در این قسمت از شب به نماز شب واستغفار هم تا حدودی اهمیت داده است، دوام بر این عادت بعد از ماه مبارک رمضان مایه‌ی نجات انسان است.

9) قناعت 

در ماه رمضان شخص روزه‌دار به خوردن دو وعده غذا اکتفا می‌نمود واین کار روحیه قناعت را در کالبد انسان می‌دمد.

10) تلاوت وتدبر در قرآن

 در طول زندگی به خاطر مشکلات و کارهای روزمره شاید انسان مسلمان از قرآن و تلاوت آن دور شود امّا ماه رمضان این فرصت را برای ما ایجاد نمود که دوباره به قرآن رجوع کنیم و در حد توان خود آن را تلاوت و در آیاتش تدبر کنیم. اساساً چون ماه رمضان ماه نزول قرآن است تلاوت و تدبر در این ماه لذت ویژه‌ای دارد. هم قرآن و هم رمضان نهال تقوی را در درون انسان می‌کارند ‏و خداوند متعال به این نکته تصریح کرده است ودر مورد قرآن می‌فرماید: ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ (بقره/2)‏ اين كتاب هيچ گماني در آن نيست و راهنماي پرهيزگاران است. ‏ودر مورد روزه رمضان می‌فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ‏ ‏(بقره/183) اي كساني كه ايمان آورده‌ايد! بر شما روزه واجب شده است، همان گونه كه بر كساني كه پيش از شما بوده‌اند واجب بوده است، تا باشد كه پرهيزگار شويد. و در حدیث نبوی هم وارد شده است که هم قرآن و هم روزه برای اصحاب و یاران خود در روز قیامت شفاعت می‌کنند، عبدالله بن عمر (رضی الله عنهما) می‌گوید: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « الصيام والقرآن يشفعان للعبد، يقول الصيام: رب إني منعته الطعام والشهوات بالنهار فشفعني فيه، ويقول القرآن: منعته النوم بالليل فيشفعان ». (هذا حديث صحيح على شرط مسلم، المستدرك على الصحيحين للحاكم -5 / 100) روزه و قرآن برای بنده شفاعت می‌کنند، روزه می‌گوید: پروردگارا من این بنده را در طول روز از طعام و آرزوهای شهوانی بازداشتم، پس شفاعت مرا درمورد او بپذیر و قرآن هم می‌گوید پروردگارا من این بنده را در طول شب از خوابیدن بازداشتم، پس شفاعت مرا در مورد او بپذیر، سپس شفاعت هر دو مورد قبول خداوند متعال واقع می‌شود. از ابو امامه (رضي الله عنه) روايت شده که گفت: از رسول الله صلي الله عليه وسلم شنيدم که مي فرمود « اقْرَؤُا القُرْآنَ فإِنَّهُ يَأْتي يَوْم القيامةِ شَفِيعاً لأصْحابِهِ » (رواه مسلم) یعنی قرآن را تلاوت کنيد، زيرا قرآن در روز قيامت آمده و براي يارانش شفاعت مي کند. مراد از ياران و رفقاي قرآن کساني هستند که قرآن را خوانده و بدان مشغول بوده و به اوامر و نواهي آن اهتمام ورزند. تلک عشرة کاملة 

مطالبی که بیان شد حداقل تأثیر و حداقل نقشی است که ماه رمضان بر روح و روان ما مسلمانان بر جای گذاشته است. اگر ماه رمضان این تأثیرات را در ما داشته – که باید داشته باشد- سعی کنیم بعد از رمضان با استمرار بر عبادات و کارهای نیک نهالی را که در رمضان کاشته‌ایم روز به روز ولحظه به لحظه خوب آبیاری کنیم و نگذاریم شیاطین جن و انس ما را در درّه‌ی هلاکتِ گناه و معصیت بیاندازند و ریشه‌ی نو نهال ما را بخشکانند. زیرا که یکی از نشانه‌های قبولی عبادات وکارهای نیک انجام دادن کارهای نیک بعدی است ویکی از نشانه‌ی عقوبت و سزای گناه انجام دادن گناه بعدی است. 

در پایان به خود و شما خواننده‌ی گرامی سفارش می‌کنم که:

وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثاً؛ شما همانند آن زني نباشيد كه رشته خود را بعد از تابيدن، از هم وا مي‌كرد. (نحل /92) 

عبدالرحمن جعفري ـ سقز